- دسته: x تیتر یک
- ۱۰ دلو ۱۳۹۷
روزهای سرد اشرف غنی در ارگ

امرالله صالح؛ معاون اول اشرفغنی در انتخابات آینده، با اشاره به گفتگوهای مقامهای امریکایی و طالبان پیرامون صلح افغانستان میگوید که پاکستان در این گفتگوها، تسلیمی و ذلت افغانستان را پیشنهاد کرده است.
زلمی خلیلزاد گفته است که کلید صلح افغانستان در کابل است؛ اما امرالله صالح در واکنش به این اظهارات گفتهاست:”شنیدم که گفته شد کلید صلح در کابل است. متاسفانه این یک ارزیابی بسیار سطحی است؛ ولی کلید صلح در راولپندی است نه در کابل.”
آقای صالح افزوده:”…اگر بپذیریم که کلید صلح در کابل است همان روایت قدیمی حیلهگران را میپذیریم که میگفتند ما در عقب این فاجعه نیستیم؛ بلکه مشکل در خود افغان هاست.»
وی افزوده:”در اصل دشمن نمیخواهد ارگ تصمیمگیر باشد… تلاش این است که مانند سالهای دهه ۹۰ ارگ و کابل نه در محور تحولات؛ بلکه در حاشیه تحولات قرار گیرد و مرکز ثقل تصمیم گیریها و رشته سرنوشت ما به بیرون انتقال یابد.”
اظهارات آقای صالح آشکارا در دفاع از رویکرد اشرف غنی در تقابل و تنش او با امریکا و عملکرد زلمی خلیلزاد در حوزه صلح با طالبان صورت می گیرد.
آقای صالح هم مانند آقای غنی، نگران تکرار تجربه های پیشین است؛ تجربه های داوودخان و داکتر نجیب. این نشان می دهد که حلقه ارگ به شدت نسبت به آینده سیاسی خود احساس خطر کرده است.
ظاهرا در پی توافقات امریکا با طالبان، روند صلح، جایگزین انتخابات می شود و به این ترتیب، همه نقشه های اشرف غنی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری به منظور قبضه قدرت دولتی و سلطه دوباره بر ارگ ریاست جمهوری برای پنج دیگر، نقش بر آب شده است. این به معنای آن است که همه رویاهایی که امثال امرالله صالح برای ورود به ارگ پخته و پرورده بودند نیز در معرض نابودی قرار گرفته است؛ زیرا با بازگشت طالبان، انتخابات، معنا و موضوعیت خود را از دست خواهد داد و سازوکارها و ساختار سیاسی تازه ای جایگزین الگوهای پیشین و روندهای جاری خواهد شد.
حتی این امکان وجود دارد که این بار نه برای اشرف غنی و نه برای افرادی مانند امرالله صالح که به رویکردهای ضد طالبانی و ضد پاکستانی، شهرت دارد، هیچ جایگاه ارزشمندی در ساختار نظام آینده باشد؛ نظامی که طالبان در آن قدرت خواهند داشت و دیگران، یا باید با نظم سیاسی طالبانی، کنار بیایند و طبق قواعد آن بازی کنند و یا از دایره قدرت سیاسی، رخت بربندند و گوشهگزینی اختیار کنند.
با توجه به انتقادهای تند امرالله صالح، به نظر می رسد که روزهای سرد اشرف غنی در ارگ ریاست جمهوری فرارسیده؛ زیرا با آغاز مراحل پایانی صلح و تلاش ها برای نهایی سازی توافقات امریکا و طالبان، شمارش معکوس برای خروج غنی از ارگ هم فرارسیده است.
این مهم البته نشانه ای دیگر هم دارد و آن، موافقت امریکا با خروج نیروهای نظامی خود از افغانستان می باشد. اشرف غنی که تاکنون با پشتوانه نظامیان و سفارت امریکا، به حیات و حضور سیاسی خود، ادامه داده بود، اکنون و در پی پذیرش پیش شرط طالبان از سوی امریکا مبنی بر خروج نظامیان امریکایی از افغانستان، همه چیز را در معرض تلاشی و فروپاشی می بیند و تصور می کند که حیات سیاسی او در سراشیبی سقوط قرار گرفته است.
موضوع دیگری که اشرف غنی را نگران و خشمگین میسازد، تصمیم گیری درباره آینده سیاسی او بدون حضور، دخالت و اعمال نظر خودش به مثابه رهبر یک دولت مستقل است و همین نگرانی و خشم که دیروز در پیام ویدئویی آقای غنی مشهود بود، در مواضع مورد اشاره امرالله صالح به عنوان متحد سیاسی و هم پیمان انتخاباتی آقای غنی هم بازتاب یافته است.
این واکنش ها به خوبی نشان می دهد که آقای غنی، اکنون بیش از هر زمان دیگری خود را در موقعیت داوودخان و داکتر نجیب الله می بیند و تصور میکند که او همانند داوودخان از جریان رویدادها و بازی ها دور نگه داشته شده، و به سان داکتر نجیب الله، فریب حمایت های امریکا و هم پیمانانش را خورده است.
با این حال، به نظر می رسد که از این تقلاهای مذبوحانه دیرهنگام نمی توان امید اثربخشی داشت؛ زیرا آقای غنی و متحدان او بسیار دیر به این نتیجه رسیدند که حمایتهای امریکا، ابدی و پایان ناپذیر نبوده و هیچ قدرتی به اندازه مردم، نمیتواند صادقانه، پایدار و بی رقیب باشد؛ قدرتی که او عمدا به نفع امریکا آن را نادیده گرفت و زیر پا گذاشت.
نویسنده: محمدرضا امینی/ جمهور